قصه همون دلی که........

شاعرانه عاشقانه اجتماعی درهم

قصه همون دلی که........

شاعرانه عاشقانه اجتماعی درهم

با سکوت تو نامرد غرورش نشکست

 

دخترک با همه درد غرورش نشکست   

 

 با وجود من دلسرد غرورش نشکست   

 

همه پشت و پناهش شده بودم اما    

 

با زمین خورد این مرد غرورش نشکست 

 

 مثل من داد نزد عشق کجایی آری    

 

گر چه هر بار بدآورد غرورش نشکست 

 

  با تو از غصه و عشقی که نمی دانی گفت 

  

 با سکوت تو نامرد غرورش نشکست  

 

   با خیانت همه حرف خودت را گفتی  

   

از نیاز سگ ولگرد غرورش نشکست   

  

نرگسی بود که میخواست بهارت باشد  

 

 که به برخورد تو سرد غرورش نشکست !!!  

 

 

آرش آهمند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد